شبیخون زد بر من لشکر غم / زمین از آب چشمم گشته پر نم
در این عالم کسی سودی نبرده / به غیر از ماجرا و اشک و ماتم
پسین گاهی گرفتند حضورم / که تا یادم کنند افتاده گورم
شبیخون زد بر من لشکر غم / زمین از آب چشمم گشته پر نم
در این عالم کسی سودی نبرده / به غیر از ماجرا و اشک و ماتم
پسین گاهی گرفتند حضورم / که تا یادم کنند افتاده گورم